واژههاي "استنباط
شواهدي" و "شواهد آماري" که اخيراً در بعضي از متون روششناسي آمار به چشم ميخورد
اشاره به مکتب نويني از استنباط آماري دارد که در آن استنباط صرفاً متكي به دادهها
و الگوي احتمالي است و از مولفههاي ذهني، شخصي و موردي نظير باورهاي پيشين و
توابع زيان تأثير نميپذيرد. جلودار اين حرکت جديد پروفسور ريچارد رويال استاد
(بازنشسته) دانشگاه جان هاپکينز آمريکا است که کتاب وي تحت عنوان "شواهد آماري"
اصول اوليه اين شيوة جديد استنباط را در بردارد.
محور اصلي اين روش، تابع
درستنمايي است، ولي علاوه بر اتکا به اصل درستنمايي (مانند بسياري از روشهاي
کلاسيک) اين شيوة استنباط بهشدت بر اصل مشابه (ولي متفاوت) ديگري بنام
"قانون درستنمايي" متکي است. آزمونها و بازههاي اطمينان (اگر استفاده
از اين نامها در شيوة جديد مناسب باشد) بهگونهاي ديگر تعريف و اجرا ميشوند.
گرچه تاکنون پژوهشهاي زيادي در
بارۀ اين مکتب جديد انجام نشده است ولي به نظر ميرسد که اين شيوة تحليل دادههاي
آماري در آيندة نزديک جايي در کنار مکاتب تحليل بيزي و نظرية نيمن-پيرسون خواهد
داشت.